آدریانا آنجل، دختری با دهان بزرگ و سینه های کوچک، هوس توجه و پول نقد دارد. وقتی ماشینی بالا می آید، او برای یک دم دستی سریع و سوار شدن به یک خانه می پرد. در آنجا، او به سختی و عمیق لعنت می شود و تا زمانی که با تقدیر پوشانده شود، به یک خروس بزرگ دهان می بندد.