ناشیدی چاچی، یک پرستار بچه بی تنه هندی، با برادر ناتنی اش برای نوشیدنی دعوت می شود. مکالمه کثیف می شود زیرا او سینه های بزرگ خود را به رخ می کشد و منجر به یک برخورد داغ می شود. او قبل از لذت بردن از بیدمشک تنگ و بزرگ او، با انگشتانش او را خوشحال می کند.