مردی به پرستار بچه اش، یک زن خیره کننده، نگاه می کند. وقتی پدر و مادرش بیرون هستند، او حرکت خود را انجام می دهد. او برای آن آماده است، اما برادر او وارد می شود. گه به فن می خورد، اما پرستار بچه باحال است. آنها راز خود را با یک لعنتی شگفت انگیز مهر و موم می کنند.