آیدرا فاکس، یک آژیر بی سر و صدا با سینه های طبیعی بزرگ، فانتزی خود را مبنی بر تحت سلطه بودن توسط نامادری خود برآورده می کند. او در حالی که مادر ناتنی اش تماشا می کند، خود را خوشحال می کند، سپس یک بوسه پرشور دریافت می کند. برانگیختگی متقابل آنها منجر به یک برخورد شدید می شود.